Sunday, November 2, 2008

تجربه ی ستم

تفسیر ستمگرانه

عرصه ی عمومی در جامعه ی دینی، عرصه ای پیچیده در سنت است. سنت در این خطه ی فرهنگی از متن مقدس جدا نیست. تفکیکی که به توسط مفسر مدرن بین سنت و متن می شود در ذهن انسان این خطه وجود ندارد. ستم مستتر در متن مقدس در عرصه ی عمومی بازتولید می شود. در چنین عرصه ای ستم به دلیل نبود عقل انتقادی (علوم انسانی) مورد واکاوی قرار نمی گیرد. چه اینکه نه حساسیتی به آن وجود دارد و نه کسی جسارت ورود به این حوزه را در خود می یابد. ستم از را تفسیر متن مقدس و رهاورد آن "فقه" توجیه می یابد. تفسیر در جامعه ی پیش مدرن، که مفاهیم انسانی به دلیل نبودن علم انسان موردی از اعتنا ندارد، فرمانبردار متن است. اگر متن ایدئولوژیک و سیاسی باشد، تفسیر نیز ستمگرانه می شود.

عدالت نزد مفسر ایدئولوژی

مفهوم عدالت نزد مفسر ایدئولوژیک متن مقدس مفهومی وارونه است. ستم بر انسان با سلاح تفسیر و به نفع ایدئولوژی توجیه می یابد. آزادی نیز مفهومی وارونه است. حق و عشق و مروت نیز وارونه اند. عدالت آن است که حق "او" گذارده شود. آزادی آن است که خود را شکنی و در هوای "او" آزاد شوی. حق "او" را بدهی و مروت در جانب "او" رواداری و عشق به "او" را در دل بپرورانی و او نزد مفسر متن مقدس سیاسی همان ایدئولوژی است.

پیوند ناخجسته ی سنت و مدرنیته

مفسر سیاسی متن مقدس پیوندی با مفاهیم نو و پندار نو سیاست نو و تفکر نو ندارد. آنچه او را به مدرنیته که دراینجا همان غرب است پیوند می دهد ابزار نوست. ذهن ایدئولوژیک هنگامی که به ابزار مدرن مجهز می شود، قدرتی دو چندان می یابد. ابزار نو و سنت قدیم در یک چیز با یکدیگر پیوند دارند و آن کسب قدرت است. شاید به همین مناسبت باشد که در جهان قدیم دین سیاسی بود اما قدرتمند نمی بود و واسطه ی همین پیوند است که انسان ایدئولوژیک دینی دیگر خدا را بنده نیست، قدرت او مرزی ندارد. دین او دینی پارسایی نیست، دینی ایدئولوژیک است علم او نیز انسانی نیست چنانچه در خطه ی فرهنگی او علم انسان معنایی ندارد. او مفاهیم خود را دارد و گفتار "غیر" را به گفتار و مفاهیم "خودی " تحویل می کند.

ستم انسان سیاسی ایدئولوژیک دینی در این برهه وجهی به مراتب خشن تر می یابد. پول، ابزار و ایدئولوژی غیر انسانی از او موجودی عجیب الخلقه می سازد که به واسطه ی ابزار در خود توانایی و به واسطه ی ایدئولوژی در خود اطمینان می یابد. به همین واسطه است که چنین انسانی هراس انگیز است.

ستم انسان ایدئولوژیک مجهز به ابزار

تبعیض و تحقیر و خشونت در عرصه ی عمومی شیوه ی برخود انسان ایدئولوژیک است. این را در عرصه ی عمومی خود بارها دیده ایم. خاصه که این ستم همراه با اطمینان قلبی است. با تمام ثروت و ابزاری که در اختیار دارد برخورد او حتی اگر در عرصه ی عمومی خود نیز نباشد تفاوتی نمی کند، چرا که او دیندار است و نه پارسا.

راه مقابله با این ستمگر ثروتمند چیست؟ بیرون کردن آن از حوزه ی عمومی. این راه حل تا زمانی که ستمگر پول دارد مقدور نیست. خاصه اینکه ستمگر مجهز به سنت است و بنابراین حائز مشروعیت ستمگری. بیرون کردن او از عرصه ی عمومی با رنج و زحمت فراوان و به مدد مفسران پارسا امکان پذیر است.

مفسر پارسا در تقابل با ایدئولوژی مستقر

مفسر پارسا کسی است که که با سلاح خود ستمگر که همانا سنت باشد به جنگ ایدئولوژی مستقر می رود. تفاوت او با مفسر دینی آن است که علم انسان را و در نتیجه انسانیت را به جای دینیت اساس کار خود قرار داده. امید ما به آن فراوان است تنها اوست که بلد این راه است در صورتی که علم انسان را فراموش نکند و یا نخواهد که فراموش کند. دین و علم او برای انسان است و نه برعکس آن.

No comments: